فلسفه کانت و روح جامعه آلمان در زمان هیتلر

کارل یاسپرس فیلسوف آلمانی در سخنرانی خود به مناسبت صد و پنجاهمین سالروز مرگ امانوئل کانت – فیلسوف مشهور عصر روشنگری و بنیانگذار فلسفه ایده آلیسم آلمانی – گفته بود: که در سال ۱۸۹۰ در کتاب آموزشی برای مدارس آلمان یک شعر بود در مورد اصول پایه های اخلاقی کانت که هر بچه ای در آلمان آن را میشناخت، اگرچه امروزه دیگر از آن نشانی نیست. در سال ۱۹۰۰ هم، کانت اساس تمام درس گفتارهای فلسفی در آلمان بود اما متاسفانه در زمان هیتلر روح عمومی جامعه آلمان به قدری از کانت دور بود که هرگز قبل از آن اینقدر دور نبود. اما امروزه هم روح عمومی جامعه آلمان هنوز خود را به کانت نزدیک نکرده است. هنوز به صورت سنتی در دانشگاه ها نام او وجود دارد، اساتید فلسفه و دانشجویان کماکان در مورد فلسفه او پایان نامه و مقاله مینوسند اما از روح فلسفه کانت کماکان در این نوشته ها اثری نیست.

 

یاسپرس اعتقاد داشته که جامعه آلمان از روح فلسفه کانت (حداقل تا دوران او) فاصله زیادی داشته است، این در حالی است که پس از کانت همواره فلسفه او در مدارس و دانشگاه ها تدریس شده است. فلسفه کانت از اصلی ترین منابع درسی در رشته فلسفه بوده است اما به ادعای یاسپرس جامعه آلمانی که در ظاهر نزدیکی زیادی را با فلسفه کانت داشت، در عمل اما هیچ نسبتی را روح اصلی فلسفه او نداشت. یاسپرس شکل گرفتن فاشیستم در جامعه آلمان را در زمان هیتلرنشانه ای برای اثبات مدعای خود می داند. با اینکه در آن دوران کانت محور بحث های فلسفی بود اما انتخاب جامعه در عمل وضعیتی بود که با روح فلسفه کانت فرسنگ ها فاصله داشت. برخلاف آنکه کانت فلسفه خود را نه برای دانشجویان فلسفه که برای زندگی روزمره مردم نوشته بود و اعتقاد داشت که این فلسفه به همه تعلق دارد و متعلق به گروه اندکی نیست و باید برای همه قابل فهم و استفاده باشد، اما متاسفانه در عمل این خواسته او محقق نشد. بعضی زبان سخت کانت را دلیل فهمیده نشدن درست فلسفه او میدانند. کارل یاسپرس اعتقاد دارد که حتی بسیاری از دانشجویان به دلیل سختی نوشته های او، از فهمیدن فلسفه او دست میکشند اما کسی که این قله را فتح کند به روشنی ای در فلسفه می رسد که از هیج راه دیگری قابل دستیابی نیست.

چرا موضوع فلسفه کانت و نسبت جامعه آلمان با روح فلسفه او برای ما قابل تأمل است و باید به آن پرداخته شود؟

برای پاسخ به این سوال باید بدانیم که دغدغه کانت چه بود و برای رسیدن به چه هدفی، چنان بنای استوار و سترگی را در فلسفه پایه ریزی کرد. کارل یاسپرس معتقد است که برای فهم دغدغه کانت باید اول بدانیم که او یک فیلسوف و متفکر سیاسی است. کانت پیش و بیش از هرچیزی مشتاق رسیدن به جوامع جمهوری آزاد برای انسان و همچنین دستیابی به صلح پایدار است. تمام تلاش او برای نیل به این اهداف بود و همانطور که خود او در مقدمه چاپ دوم کتاب نقد خرد ناب نوشته است: تا فلسفه را بر روی زمین سفتی بنا کند. این زمین سفت را با ایده گرفتن از پیشرفت قابل توجه علوم طبیعی میتوانست پیدا کند و از اینرو فلسفه با کانت وارد راهی جدید شد.

تمام این زحمات و تلاش کانت برای ساختن زندگی بهتر برای انسان در این جهان بود. چون او فیلسوف سیاسی بود و سیاست، همواره مربوط به انسانی است که در جامعه با دیگری زندگی می کند، پس او می خواست که انسان بتواند جامعه ای را بسازد که آزاد باشد و صلح پایداردر آن ممکن شود. این اهداف کماکان برای انسان ها مهم هستند و بسیاری از ما به دنبال دولت های جمهور آزاد و صلح پایدار هستیم و برای آن مبارزه میکنیم. از اینرو امانوئل کانت تنها یک فیلسوف عصر روشنگری نیست که خواندن فلسفه او به مثابه دست یابی به دانشی از تاریخ فلسفه مهم باشد، بلکه امروزه بازخوانی کانت و فهم روح فلسفه او به تعبیر کارل یاسپرس، برای ما برای رسیدن به آزادی، صلح و دموکراسی از طرفی و برای کشورهای دموکراتیک و آزاد برای فهم اینکه چگونه دموکراسی آنها از جهت های مختلف در معرض خطر است، از طرفی دیگر بسیار مهم است. سال ۲۰۲۴ سیصدمین سالگرد تولد کانت است و شاید فرصت خوبی است که به این بهانه بار دیگر به فلسفه او بازگردیم و سعی کنیم که آن روحی را که در طی این سالها مورد غفلت قرار گرفته درک کنیم.

عصر روشنگری عصر درخشان تاریخ فلسفه بود. اینکه چقدر بتوان فعل بود را برای این عصر به کار برد جای سوال دارد چون به عبارتی عصر روشنگری هنوز ادامه دارد مادامیکه انسان سعی میکند که نوری را بر تاریکی های ذهن بتاباند و تلاش میکند که خود را از زنجیرهای خرافات، دگماتیسم، امور غیرعلمی و شایعات، الهیات و … در پرتو خرد برهاند.

بی دلیل نیست که نشانه مهم عصر روشنگری را چراغ، نور و روشنی می دانند. کار فیلسوفان روشنگری تاباندن نور بر تاریکی های ذهن انسان به وسیله خرد انسان بود. انسان در عصر روشنگری انسان جدیدی شد که توانست زنجیرهای گذشته را از دست و پا و خرد خود باز کند. به نوعی عصر روشنگری عصر انقلاب در زیست روزمره انسان ها هم بود. روشنگری از فرانسه و انگلیس شروع شد اما بیراه نیست اگر کانت را درخشان ترین چهره عصر روشنگری بنامیم. به گفته کارل یاسپرس کانت فیلسوفی است که برای خود عصر روشنگری هم فیلسوف روشنگر به حساب می آید. کانت که مبنای کار خود را بر نقادی گری نهاده بود، به عصر روشنگری که خود نماینده آن است هم نقادانه پرداخت، او فیلسوف عصر روشنگری است که روشنگری را نیز نقد کرده است همانطور که فیلسوف خرد است و خرد ناب را هم نقادی کرده است. این مواجهه نقادانه کانت نیز چیزی است که امروز برای ما ضروری می نماید اما به شرط آنکه اول بدانیم نقادی چیست و چگونه باید انجام شود.

برای اینکه بدانیم کانت چه بنایی را پایه ریزی کرد تا انسان بتواند به صلح پایدار و دولت آزاد دموکراتیک برسد، خالی از لطف نیست که مروری داشته باشیم بر عصر روشنگری و بعد به نسبت کانت با روشنگری و نسبت مقاله روشنگری کانت با نقد اول یعنی نقد خرد ناب او بپردازیم. از اینرو در شماره های بعدی نیز قصد داریم که این موضوع را ادامه دهیم بدان امید که کانت و خرد کانتی در راهی که ما برای رسیدن به صلح و آزادی پیش گرفته ایم چراغی را روشن نماید.

 

مرضیه نصیری

دبیر اندیشه در تبعید

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *