فرصت‌‌های نیهیلیسم از دیدگاه نیچه

 

فردریش نیچه فیلسوف-شاعری است ژرف‌اندیش، اندیشمندی شجاع، نقاد فرهنگ غرب و روانشناسی بزرگ، منادی آزادی علیه بردگی و اسارت، رودی خروشان همچون زندگی و مبارزی علیه جمود، ثبات و رکود؛ فرهیخته‌ای جاودان به‌مانند جهان نه در «بودن» بل در«شدن». دیونوسوسی علیه مصلوب، نیهیلیستی تمام عیار و در یک کلام فیلسوف زندگی.

نیچه فیلسوف تأثیرگذار آلمانی به عنوان کاشف نیهیلیسم، در پی علت‌یابی انحطاط دوران خویش است، انحطاطی که نشانۀ آن سترونی ارزش‌ها، بدبینی، دل‌مردگی، پوچ شمردن همه چیز و انکار زندگی می‌باشد. دورانی که  از همۀ آرمان‌ها و ارزش‌های اصیل و شادابی زاینده تهی گشته. دورانی که قابل تحقیرترین انسان‌ها یعنی «فروانسان» نمایندۀ آن است. انسان برده‌صفتی که معتقد است پس از مرگ خدا (فروپاشی ارزش‌ها) هر کار حقیر و کوچکی مجاز است. دوران منحطی که به اعتقاد نیچه ریشه در فرهنگی خاص دارد، فرهنگ سقراطی_افلاطونی و فرهنگ یهودی_مسیحی؛ فرهنگی که زندگانی زمینی را زهرآلود ساخته و از ناتوانان و بردگان حمایت کرده است. فرهنگ بیمار متافیزیکی که چون افرادش تاب شنا کردن در رود پر جنب و جوش زندگانی را نداشتند، جهان‌های خیالی آفریدند تا بلکه برای تسلای دل مردۀ خود، انتقامشان را از زندگی دنیوی بگیرند. ارزش‌ها و آرمان‌های چنین فرهنگی است که میوۀ آن «نیهیلیسم» است؛ امّا شجاعان و خلاقان را چه باک از نیهیلیسم؟ فرصتی است برای ارزیابی مجدد همۀ ارزش‌ها و آفریدن ارزش‌های نو و ظهور«ابر انسان» که مرگ خدا برای او به معنای این است که: هر کار بزرگی مجاز است.

 

دکتر محسن محمودی

استادیار فلسفه دانشگاه آزاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *